سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خراب آباد دل
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر...

رییس جمهور کشورمان در ادامه سفر استانی خود به استان یزد، صبح امروز پنجشنبه در جمع مدیران این استان یزد با انتقاد از طرح‌های کنترل جمعیت گفت: فرمول دو بچه کافی است برای نابود کردن جامعه است. این فرمول در نهایت ما را به اروپایی‌ها می‌رساند که امروزه گرفتار شده‌اند.

http://files.tabnak.com/pics/201101/201101201022083764.jpg

احمدی نژاد افزود:اگر نگاهی به نخبگان بیندازیم می‌بینیم که بیشتر نخبگان در خانواده‌های پرجمعیت بزرگ شدند. شعار دو بچه کافی است متعلق به نظام‌های لیبرالیستی و غربی است و ما قبول نداریم.

وی افزود: چه کسی گفته است اگر جمعیت کم باشد رفاه ایجاد می‌شود؟ کسی که چنین ادعایی دارد بیاید با من بحث کند. در اول انقلاب که 35میلیون نفر جمعیت داشتیم و پنج میلیون بشکه نفت صادر می‌کردیم رفاه مردم به اندازه امروز نبود که 75میلیون نفر جمعیت داریم و 2/5 میلیون بشکه نفت صادر می‌کنیم.

احمدی نژاد به ازدواج جوانان اشاره کرد و گفت: طوری جا انداخته‌اند که یک جوان برای ازدواج باید خانه و کار و ماشین داشته باشد. حاصل این تفکر بالا رفتن سن ازدواج است که امروز سن ازدواج در میان دختران 23سال و پسران 26سال شده است و این طبعات فرهنگی و اجتماعی منفی دارد. ما باید ایران را با الگوی اسلامی و ایرانی بسازیم و ادا و اطفار دیگران را در آوردن، ما را به جایی نمی‌رساند. ما باید خود را باور کنیم.

رییس جمهور با اشاره به صنایع دستی گفت: با برنامه‌ریزی‌های متاثر از اندیشه‌های غربی و سرمایه‌داری صنایع دستی ما را به کالای لوکس تبدیل کردند در حالی که ما در گذشته از تمام اینها در زندگی استفاده می‌کردیم. چرا ما نباید بتوانیم فرش جاجیم تولید کنیم و آن را به دیگر کشورها صادر کنیم؟ مگر صادرات همان است که آنها انجام می‌دهند؟ ما باید به الگوهای خود برگردیم و ممکن است در این راه عده‌ای که به طور معمول در برابر تحول مقاومت می‌کنند به مخالفت برخیزند.

رییس جمهور با تاکید بر طب سنتی گفت: در ایران 8500داروی گیاهی وجود دارد که 1724نوع آن اختصاصی کشور ماست. خداوند درمان هر دردی را در همان طبیعت قرار داده است.

رییس جمهور به حضور خود در دانشگاه کلمبیا اشاره کرد و گفت:در آنجا کسی از من درباره همجنس بازی پرسید که من در جواب به او گفتم ما در کشورمان همجنس باز به مفهومی که شما دارید، نداریم. در کشور ما همجنس بازی را امر منفوری می‌دانند. آنها در واکنش، جنجال کردند و فکر می‌کردند که من در برابر جنجال‌هایشان عقب می‌نشینم.

وی تصریح کرد:در غرب همجنس گرایی و طلاق شرافت و ذات انسانیت است و همه انبیاء با آن مخالف بودند. من نمی‌خواهم به جایی برسیم که مانند غرب وقتی یک انسان با سگ و یا گربه‌اش زندگی می‌کند آن را یک خانواده بدانیم.

احمدی نژاد گفت: باور من این است که با الگوی اسلامی ایرانی می‌توانیم عالم را تسخیر کنیم.

وی در بخش دیگری از سخنان خود ضمن تشکر از فعالیت‌های مدیران استان گفت: من از تمام کسانی که با عشق مشغول خدمت گزاری هستند تشکر می‌کنم. کارهای خوبی در این استان انجام شده است و وقتی سرعت تغییر و پیشرفت را مشاهده می‌کنیم جای قدردانی و تشکر دارد.

دکتر محمود احمدی‌نژاد در ادامه به مدیران استان گفت: توصیه می‌کنم قدر فرصت خدمتگزاری را بدانید، بالاترین عبادت خدمت به مردم و پیشبرد امور جامعه است. شما امروز در شرایطی هستید که کمتر در تاریخ اتفاق می‌افتد. یا حتی اتفاق نیفتاده است. مقطع بسیار مهمی از جهت عبور از تجربیات تاریخی و آمادگی برای پذیرش حاکمیت الله در سرتاسر کره زمین است.

وی با بیان اینکه جمهوری اسلامی یک هدیه الهی به همه بشریت بود و این طور نیست که فکر کنید یک حکومتی مثل بقیه حکومت‌هاست، افزود: جمهوری اسلامی متعلق به یک جغرافیا، نژاد و ملیت نیست. مثل پیامبر(ص) که متعلق به یک ملیت و جغرافیا نیست.

وی گفت: جمهوری اسلامی در ادامه راه انبیاء برای رساندن بشر به جامعه آرمانی است. شما در دوره‌ای مسئولیت گرفته‌اید که انبیا الهی آرزوی حضور در آن را داشتند. جمهوری اسلامی عطر تحقق اهداف بشری را در جهان منتشر می‌کند و مقدمه‌ای برای تمام شدن رنج‌های بشر است.

رییس جمهور کشورمان در ادامه سخنان خود گفت: ما در بین بهترین ملت‌های عالم مسئول هستیم. در طول تاریخ ملتی به خوبی ملت ما پیدا نشده است که مردم یزد در میان آنها جزو بهترین‌ها هستند. حیف است که انسان فرصت خدمتگزاری را از دست بدهد. این فرصت حتی ثانیه‌هایش هم مهم است.

ر ییس جمهور کشورمان در ادامه گفت: باید در دو سطح کار کنید یکی سطح کلان که در حوزه‌های مختلف به فعالیت بپردازید و یکی هم سطح رسیدگی امور تک تک مردم است. همه مردم عزیز هستند. پرداختن به مسایل کلان نباید ما را از رسیدگی به امور جزئی غافل کند. گاهی یک امر جزئی آنقدر مهم است که از همه مسائل کلان نیز مهمتر می‌شود.

مانند رسیدگی به وضعیت یک خانواده که به خاطر مشکلی در آستانه فروپاشی است یا فردی که به خاطر مشکلی در آستانه سقوط است. تصمیم بگیرید که هر روز یک گره از کار مردم باز کنید.

احمدی نژاد در ادامه با تاکید بر ساختن ایران گفت: ما باید ایران را بسازیم و این مهمترین ماموریت ماست. برای ساختن ایران نیازمند الگو هستیم. پیشرفت زمانی اتفاق می‌افتد که هدف مشخصی در کار باشد. به کجا می‌خواهیم برسیم؟

وی با بیان اینکه به طور مشخص دو الگو در دنیا وجود دارد، گفت: یک الگوی رایج است که تمام نظام برنامه‌ریزی در دنیا بر اساس آن شکل گرفته است که نامش « الگوی برنامه ریزی توسعه» است و هدف از آن این است که همه کشورها به جایی برسند که نظام‌های سرمایه‌داری امروز به آنجا رسیده‌اند.در این راستا برخی می‌گویند آمریکا قله کمال پیشرفت است. ما باید بدانیم که می‌خواهیم به اینجا برسیم؟ قطعا پاسخ منفی است.

وی ادامه داد: ما نمی‌خواهیم که روابط اجتماعی و خانوادگی‌مان مثل آنها بشود و نخبگان ما کسانی مانند رییس جمهور قبلی آمریکا باشند. ما می‌خواهیم به جایی برسیم که انسان محترم باشد.فقر نباشد و همگان فرصت کمال و شکوفایی پیدا کنند و این با آنچه در غرب در جریان است، متفاوت است. به عنوان مثال در جامعه ما احترام به بزرگتر یک ارزش است آیا ما می‌خواهیم این از بین برود یا متلاشی شود. آیا می‌خواهیم ارزش‌ها کنار برود؟ پاسخ منفی است.

رییس جمهور اظهار داشت: قله مطلوب ما رسیدن به حاکمیت جهانی و حکومت مهدوی است که همان الگوی اسلامی پیشرفت است. اما این کافی نیست. این رسیدن به الگو باید مبتنی بر اندیشه توان و استعداد ایرانی باشد. روش‌های نظام سرمایه‌داری ما را به جامعه مهدوی نمی‌رساند.

احمدی نژاد در بخش دیگری از سخنان خود به فرهنگ قناعت و استفاده بهینه از آب در استان یزد اشاره کرد و گفت: قنات که یکی از روش‌های استفاده از آب در این استان است و سه هزار سال سابقه دارد از نظر مهندسی از پیشرفته‌ترین فنون است و با طبیعت سازگار می‌باشد. در حالی که روش‌های متداول انتقال آب به طبیعت آسیب‌های فراوانی وارد می‌کند.

وی خاطرنشان کرد: زمانی به ما گفتند که قنات‌ها روش‌های عقب افتاده‌ای هستند و برایمان چاه عمیق زدند. نتیجه این شده است که بسیاری از دشت‌های ما خشک شده است آنها با طرح‌های خود شبکه‌های کشاورزی ما را از بین بردند.

رئیس جمهور اضافه کرد: این سخنان من به این مفهوم نیست که ما به گذشته برگردیم. باید از فنون جدید استفاده کنیم اما به روش خودمان و در سیستم خودمان از آن استفاده کنیم.

احمدی نژاد با انتقاد از معماری آپارتمان سازی و با تاکید بر معماری‌های قدیمی و بومی ایرانی گفت: نظام غرب انسان‌ها را می‌خواهد مثل مرغداری‌ها پرورش دهد، در حالی که ما باید از این روش‌ها فاصله بگیریم. تا وقتی چشم ما به دست آنهاست این وضع ادامه دارد.


نظر

الهه | 2:5 عصر - شنبه 89/11/2


یا غایة الآمال المشتاقین

جان علی (ع) دستم بگیر...

ای مسیحای علی (ع) اعجاز کن 

مشکل مشگل گشا را باز کن...

شنیدستم سلیمانی زیک مور                       قبول تحفه کرد ای مهدی نور

                                   من آن مور ضعیف و ناتوانم                       که جانم را برایت هدیه دارم...                                  


نظر

الهه | 11:15 صبح - پنج شنبه 89/10/30


بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر...

یا صاحب الزمان

داستان یوسف را گفتن وشنیدن به بهانه ی توست  

شرمنده ایم

می دانیم گناهان ما همان چاه غیبت توست 

می دانیم کوتاهی ها ، نادانی ها و سستی های ما ، ستم هایی است که در حق تو کرده ایم

یعقوب به پسران گفت : به جستجوی یوسف برخیزید ،

و ما با روسیاهی و شرمندگی ، آمده ایم تا از تو نشانی بگیریم 

به ما گفته اند اگر به جستجوی تو برخیزیم ، نشانی از تو می یابیم

اما  ، اما

ای فرزند احمد 

آیا راهی به سوی تو هست تا به دیدارت آییم ؟

اگر بگویند برای یافتن تو باید بیابان ها را در نوردیم ، در می نوردیم 

اگر بگویند برای دیدار تو باید سر به کوه و صحرا گذاریم ، می گذاریم 

ای یوسف زهرا

خاندان یعقوب پریشان و گرفتار بودند ،

ما و خاندانمان نیز گرفتاریم ،

روی پریشان ما را بنگر ، چهره زردمان را ببین

به ما ترحم کن که بیچاره ایم و مضطر

ای عزیز مصر وجود

نیازمندیم ، محتاجیم و در عین حال گناهکار

از ما بگذر و پیمانه جانمان را از محبت پر کن .

یابن الحسن

برادران یوسف وقتی به نزد او آمدند کالایی ( هر چند اندک ) آورده بودند ،

سفارش نامه ای هم از یعقوب داشتند .

اما ...

ای آقای ما

ما درماندگان ، دستمان خالی و رویمان سیاه است

آن کالای اندک را هم نداریم

اما... نه ، نه

کالایی هر چند ناقابل و کم بها آورده ایم 

دل شکسته داریم

و مقدورمان هم سری است که در پایت افکنیم

ناامیدیم و به امید آمده ایم

افسرده ایم و چشم به لطف و احسان تو دوخته ایم 

سفارش نامه ای هم داریم

پهلوی شکسته مادر مظلومه ات زهرا را به شفاعت آورده ایم .

یا صاحب الزمان 

به یقین ، تو از یوسف مهربانتر و بخشنده تری

به فریادمان برس ، درمانده ایم .

ای یوسف گم گشته و ای گم گشته ی یعقوب

یعقوب وار ، چه شب ها و روزها که در فراق تو آرام و قرار نداریم 

در دوران پر درد هجران ، اشک می ریزیم و می گوییم 

تا به کی حیران و سرگردان تو باشیم

تا به کی رخ نادیده تو را وصف کنیم

با چه زبانی و چه بیانی از اوصاف تو بگوییم و چگونه با تو نجوا کنیم  ؟

سخت است بر ما که از دوری تو ، روز و شب اشک بریزیم 

سخت است بر ما که دوستان ، یاد تو را کوچک شمارند .

یا بقّیةالله

خسته ایم و افسرده ،

نالانیم و پژمرده ،

گریه امانمان را بریده است

غم دوری ، دیوانه مان کرده است .

اما نمی دانیم چه شیرینی و حلاوتی در این درد و دوری است که می گوییم 

کجاست آن که از غم هجران تو ناشکیبایی کند 

تا من نیز در بی قراری ، یاریش دهم ؟

کجاست آن چشم گریانی که از دوری تو اشک بریزد 

تا من او را در گریه یاری دهم ؟

مولای من

دیدگانمان از فراق تو بی فروغ گشته اند 

و می دانیم پیراهن یوسف ، یادگار ابراهیم ، نزد توست 

و ای کاش نسیمی از کوی تو ،

بوی آن پیراهن را به مشام جان ما برساند 

و ای کاش پیکی ، پیراهن تو را به ارمغان بیاورد

تا نور دیدگانمان گردد .

ای کاش پیش از مردن ، یک بار تو را به یک نگاه ببینیم 

درازی دوران غیبت ، فروغ از چشمانمان برده است

کی می شود شب و روز تو را ببینیم و چشمانمان به دیدار تو روشن گردد ؟

شکست و سرافکندگی ، خوار و بی مقدارمان کرده است .

کی می شود تو را ببینیم که پرچم پیروزی را برافراشته ای ؟

و ای منتقم خون شهید کربلا

کی می شود تو را ببینیم که انتقام سیلی مادر را می گیری؟


نظر

الهه | 10:55 صبح - پنج شنبه 89/10/30


بسم رب المهدی(عج)

 

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر، وجعلنا من خیر انصاره واعوانه والذابین عنه و

المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادة

والمستشهدین بین یدیه ...


اللهم ارنی الطلعة الرشیده و الغرة الحمیدة

کاش سربازت بشیم آقا...

ای لشگر صاحب الزمان (عج) آماده باش ، آماده باش...


نظر

الهه | 10:50 صبح - پنج شنبه 89/10/30


بسم الله الرحمن الرحیم

یاحجة ابن الحسن (عج) ریشه ظلم و بکن...

قسمت آخر:

lمنظور از بحث دوباره فساد و سرکشی یهود که در قرآن مطرح شده است چیست؟2 در باب سوره «اسراء» و انطباق آن با تاریخ باید بگویم: چون بنی‌اسرائیل در طول تاریخ بارها درگیر شدند؛ یعنی بیش از یک اسارت و رفت و آمد داشته‌اند، نمی‌توانیم پیشگویی‌های قرآن را با وقایع تاریخی دقیقاً تطبیق بدهیم؛ یعنی پیشگویی‌هایی که قرآن کرده است مانند پیشگویی‌هایی است که راجع به زمان ظهور حضرت حجت(ع) شده است. مثلاً امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: خرابی بصر ه را می‌بینم، می‌بینم مناره‌های مسجد بصره مانند این دکل کشتی در آب پیداست. این موقعیت چندین بار برای بصره اتفاق افتاده است و ما نمی‌توانیم بگوییم کدام‌یک از این‌ها متعلق به زمان مشهور است. بنی‌اسرائیل درگیری‌ها و اسارت‌های متعددی داشته‌اند؛ در منطقه بابل اسیر شدند، پس از آن به اسپانیا کوچ کردند و زمانی در لهستان مستقر شدند بعداز آن اعلام کردند، آلمان‌ها با ما درگیر شده‌اند و کوچ کردند. ایشان در حقیقت حضورشان در فلسطین را قدرتمندانه نمی‌دانند و می‌گویند ما دچار کوچ اجباری شدیم و این به‌خاطر آزار آلمان‌ها و آدمسوزی آنها بوده است. نمی‌توان دقیقاً دومی را تعیین کرد. درباره مورد اول همه اجماع دارند که اولی همان بخت‌النصر است اما در مورد دومی نمی‌شود دقیقاً گفت که چه زمانی بوده است؛ چون خود بخت‌النصر دو بار آمده است. مرتبة اول که به فلسطین حمله کرد کشتار محدودی انجام داد و در مرتبه دوم بود که کشتار فراوانی کرد، نمی‌توان گفت دومی همان «فجاسوا خلال الدیّار»3 است یا دومی هنوز نیامده است. یعنی معتقدند که وعدة دومی، در این زمان است، که یهود یک حضور مقتدرانه در فلسطین دارند، و در «بعثنا علیکم عباداً لنا أولی بأس شدید» این «عباد» غیر از عباد اوّل است.«عباد» اول، هیچ دلالتی ندارد انسان‌های خوب را...

و اما ما، ما فقط اسماً منتظریم اما ... افسوس که بعداً حسرت حالمان را خواهیم خورد که ای کاش ماهم از مقربان مولامون میبودیم وای کاش پیش از ظهورش آماده میبودیم و....               

  دیگه ادامه نمیدم هماناکه:

 

«و نرید ان نمن علی الذّین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین و نمکنّ لهم فی الارض و نری فرعون و هامان و جنودهما منهم ما کانوا یحذرون.»
یعنی: و ما اراده کردیم به کسانی که در روی زمین تضعیف شده اند نعمتی گران، ارزانی داریم و آنان را پیشوایان (راستین) و آنان را وارثان گردانیم.
و به آنان در زمین اقتدار و منزلتی شایسته دهیم و از آنان به فرعون و هامان و سپاهیانش چیزی را که از آن می هراسیدند، نشان می دهیم.

روزی تو خواهی آمـــــد...

سلامتی و تعجیل در فرج مولانا صاحب العصر والزمان صلوات...


نظر

الهه | 9:38 صبح - پنج شنبه 89/10/30


بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر...

خب وامّا نفس ساختن این گوساله نشان می‌دهد که در این مجموعه، صنعت تا کجا پیشرفت کرده بود. این صنعت که مولود حضور این قوم در مصر نبوده است. این صنعت، مولود آموزش‌هایی است که در این اردوگاه به این قوم داده شده است. در حقیقت گران‌بهاترین آموزش‌ها را در اختیار این قوم قرار داده‌اند؛ چون آن آرمان بسیار مقدس است. ولی مکتب حضرت موسی(ع) در حالی بین ایشان باقی‌می‌ماند که در اوج تعالیم است ولی ایشان مأموریتشان را پس از 40 سال انجام می‌دهند.حال ببینیم آن آرمان،که این قوم برایش انتخاب شده‌اند، چیست. ما می‌دانیم هر قدر هدف عملیاتی، بزرگ‌تر باشد، منّت قرارگاه بر لشکری که انتخاب شده بیشتر است. خداوند وقتی می‌گوید: «فضّلتکم علی العالمین» نشان می‌دهد آن هدف بسیار بزرگ است. ظاهراً آرمانی که خداوند متعال برای ایشان قرار داده است، جهانی‌سازی دین، یعنی گسترش مفاهیم دینی در سراسر دنیا، ولی در این زمان‌بندی معین، بوده است. وقتی به تورات مراجعه می‌کنیم می‌بینیم به آنها گفته می‌شود، مأموریت این است که از نیل تا فرات عبور کنید و هرکجا کف پای شما رسید، از برای شماست. در این بیان مشاهده، خداوند متعال، می‌کنیم جهانی شدن دین را بر عهدة ایشان گذاشته است. پس هدف در اردوگاه و پس از آن جهانی شدن است ولی جهانی شدن به عنوان یک آرمان الهی و دین خدا که به معنای عدالت الهی است.اما به تدریج در هدفشان تغییر رخ داده است. هدف، توسعة دین خدا به عنوان «عدالت» بود ولی هدف را از جهانی شدن به «توسعة قدرت» بنی‌اسرائیل تغییر دادند آن هم به عنوان یک نژاد که همین تغییر کوچک، این فساد را در جهان به وجود آورد.lآیا انتخاب بنی‌اسرائیل به عنوان قوم برتر برای انجام مأموریت الهی با توجه به وقایع تاریخی؛ مثلاً ایرادهای فراوان بنی‌اسرائیل انتخاب مناسبی بوده است؟به‌طور کلی خداوند متعال از زمان حضرت آدم تاکنون انتخاب کرده است و انتخاب‌های خداوند براساس قابلیت‌ها است نه براساس فاعلیت‌ها، قابلیت‌ها به معنای این است که این پدیده یا موجود اگر به آنچه خداوند فرموده عمل کند می‌تواند این کار را انجام دهد، امّا چون خداوند متعال تشریع می‌کند، یعنی می‌فرماید من دستورات را می‌دهم، آن‌ها دیگر خودشان تصمیم می‌گیرند هم می‌توانند انجام دهند و هم می‌توانند انجام ندهند. درست مانند لشکری که برای انجام عملیات انتخاب شده‌اند. این لشکر، ربات و آدم‌آهنی نیستند که حتماً دستورات را انجام دهند بلکه انسان‌ها مختار هستند که قابلیت و توا ن انجام این کار را دارند ولی مجبور، به این معنا که اختیار از ایشان گرفته شود، نیستند.خداوند، انبیا را نیز براساس قابلیت‌ها انتخاب کرده است و چون در این عالم شیطان وجود دارد بنابراین هرجا قابلیت باشد امکان انحراف هم وجود دارد. در همان ابتدا وقتی خداوند آدم را به بهشت فرستاد، اگرچه آدم انتخاب شده بود، ولی در همان جا نشان می‌‌دهد که همین آدم فریب می‌خورد. بنی‌اسرائیل هم مجموعه‌ای هستند که قابلیت دارند و در بین مجموعه بشر آن روز، قومی که بالاترین قابلیت را داشتند همین قوم بنی‌اسرائیل بودند. یعنی اگر بخواهیم به بنی‌اسرائیل نمره‌ای بدهیم، بنی‌اسرائیل قومی پیوسته و دارای فهم و شعور و دارای سابقة دین و آموزش و تعهد به دین هستند. و تفضیل خداوند متعال، یک تفضیل بدون ملاک نیست. یعنی این قوم ملاک‌های بیشتری برای انجام این کار داشته‌اند، ولی شیطان را که نمی‌شود از روی زمین برداشت، وقتی قومی انتخاب می‌شود مطمئناً شیطان بیش‌ترین سرمایه‌گذاری را روی همین قوم می‌کند. مثلاً کاری که سامری انجام می‌دهد، کار بزرگی است. سامری گوساله‌ای را قالب‌ریزی می‌کند که در عین حال که گوساله‌ای طلایی است صدای گاو از او خارج می‌شود و این مسائل نشان می‌دهد این قوم با استعداد بوده‌اند. و وقتی فکرش به اینجا و اینچنین کاری می‌رسد نشان می‌دهد او با استعداد است ولی وقتی شیطان می‌تواند در او نفوذ کند و آن خواسته‌ها را کشف می‌کند دیگر به بیراهه می‌روند. سامری در انحصارطلبی این کار را انجام می‌دهد و بروز این انحصارطلبی و قدرت‌طلبی در این حد نشان می‌دهد که بنی‌اسرائیل قوم با استعدادی هستند.lآیا نمی‌توان گفت برای همة اقوام این مأموریت بوده ولی چون بنی‌اسرائیل آن‌را به بیراهه کشانده‌اند این قضیه قابل پیگیری و درس گرفتن است؟خداوند متعال مأموریتی را روی زمین تعریف کرده است. یعنی برای انسان قلة خیری را پیش‌بینی کرده و فرموده است آن چیزی که روی زمین آرمان است، همان قلّة خیر است. تمام انسان‌ها هم مأمور هستند که این قلّة خیر را فتح کنند و برای انجام این کار روی زمین نیروهای انسانی لازم است. بنی‌اسرائیل هم انحراف پیدا کردند ولی این انحراف به این معنا نیست که در بین ایشان هیچ چیزی باقی نماند. در بین بنی‌اسرائیل، جریان یهود، جریان شر است ولی جریان انبیا و عاملین به خیرشان، جریان خیر است. یعنی هم یهود و هم مؤمنین ایشان از بنی‌اسرائیل هستند و بین ایشان مبارزه‌ای رخ می‌دهد که خود این مبارزه مجموعاً برای کل جهان یک پیام خیر دارد؛ یعنی زمینه را برای ایجاد آن قله خیر بر روی زمین آماده می‌سازد. بسیاری از خوبی‌ها از مبارزة همین بنی‌اسرائیل خوب با بنی‌اسرائیل بد به‌وجود می‌آید. مثلاً زمینه پذیرش حضرت عیسی(ع) از همراهی بنی‌اسرائیل خوب با ایشان به‌وجود می‌آید. بنابراین اگرچه پیدایش یهود در بنی‌اسرائیل یک ناهنجاری در این قوم به‌شمار می‌رود ولی خطی از مبارزه و ظهور و بروز استعدادها هم در بین خوب‌ها و هم بدها ایجاد می‌کند که همة این‌ها مجموعه‌ای از تجربیات می‌شود که در اختیار قومی قرار می‌گیرد که خداوند، ایجاد قلة خیر را برعهدة آنها گذاشته است که این مجموعه همان «قرآن» است. بسیاری از مطالب قرآن تجربیاتی است که بدها و خوب‌های ایشان را برای قوم جدید بیان می‌کند تا بفهماند شما هم ممکن است به همین صورت درگیر شوید، خوبی‌های ایشان را هم نقل می‌کند و می‌فرماید شما هم می‌توانید به همین صورت پیروز باشد. در عین حال که بقایای همین قوم گذشته که مأموریت از ایشان گرفته شده است تلاش می‌کنند مأموریت در دست ایشان باقی بماند. بنابراین بنی‌اسرائیل در مجموع برای عالم خیرند حتی آن‌ بدهایشان وقتی بدها یک ناهنجاری روی زمین به‌وجود می‌آورند آن ناهنجاری برای متصدی آن ناهنجاری و کسانی که آن ناهنجاری را پذیرفته‌اند شر است ولی برای مجموعة خوب‌ها خیر است. مثلاً یزید برای خودش شر است، برای یزیدها هم شر است ولی برای امام حسین(ع) و مجموعه حسینی‌ها خیر محسوب می‌شود. چون اولاً حرکت یزید، بدی‌ها را به نمایش گذاشت و ثانیاً اگر شهادت خوب است، این یزید بود که موجب شهادت امام حسین(ع) گردید. این عمل یزید دارای دو لایه است. یک لایه برای خودش و یک لایه برای دیگران. دقیقاً مانند آخرت، آخرت دو لایه دارد: یک لایه جهنم و یک لایه بهشت؛ که این بهشت از همان شهادت شهدا برایشان به‌وجود آمده است.

 ادامه دارد...

نظر

الهه | 9:37 صبح - پنج شنبه 89/10/30


 

بسم الله الرحمن الرحیم 

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر...

سلام علیکم ورحمة الله

این مطالبی که در زیر میخوانید قسمتهایی است از تاریخ که مطالب فوق العاده مهمی را روشن میکند و البته

به علت زیاد بودن مطلب حقیر تصمیم گرفتم آنرا در2-3 پست قرار دهم ، امیدوارم که بینش ما را بیشتر کند .

یاعلی

دربارة قوم یهود چند نکته مطرح است: نکته اوّل شناخت نژاد این قوم؛ نکتة دوم: شناخت مذهب و نکتة سوم: شناخت هدف این قوم است. نژاد این قوم به حضرت ابراهیم(ع) باز می‌گردد. وقتی حضرت ابراهیم(ع) با نمرود درگیر می‌شوند و ایشان را به «بابل»، یعنی غرب دجله، تبعید می‌کنند آن حضرت در یک فعالیت تبلیغی سیّار ابتدا به شمال عراق به سمت ترکیه می‌روند و بعداز آن به سمت فلسطین حرکت کرده و در ادامه راه به مصر و حجاز می‌روند و مجدداً به منطقة فلسطین باز می‌گردند و در همان‌جا مستقر می‌شوند.در اینجا ایشان از خداوند متعال درخواست فرزند می‌کنند و خداوند به ایشان «اسماعیل» و «اسحاق» را عنایت می‌فرماید. آن حضرت، اسماعیل(ع) را به فرمان خدا به مکّه، در کنار خانه خدا، منتقل می‌کنند. امّا فرزند دیگرشان، اسحاق، در فلسطین باقی می‌ماند و خداوند متعال فرزندی به نام «یعقوب» به او عطا می‌کند.نام دیگر حضرت یعقوب(ع) «اسرائیل» است. در مورد معنای اسرائیل به زبان عبری و سریانی اختلاف است، ولی در روایات ما این کلمه «عبدالله» معنا شده است. خداوند به حضرت یعقوب(ع) دوازده پسر عطا می‌فرماید و این دوازده پسر همان ابنای اسرائیل یا «بنی‌اسرائیل» هستند که یکی از ایشان یوسف است و دیگران، برادران او یعنی بنیامین، یهودا و ... که در طول تاریخ فرزندان و نوه‌های این بنی‌اسرائیل نژاد «یهود» را تشکیل می‌دهند. بنابراین نژاد یهود به حضرت یعقوب(ع) و ابراهیم(ع) باز می‌گردد و بنی‌اسرائیل پسر عموهای بنی‌هاشم و اجداد اولیه‌شان هستند و به همین دلیل در دین اسلام از اسحاق به عنوان آبای پیامبر یاد می‌شود؛ چون حضرت اسحاق(ع) عموی اجداد پیامبر است و در عربی از عمو هم به عنوان «أب» یاد می‌شود.امّا مذهب یهود طبق ادعای خودشان، دین حضرت موسی(ع) است. ما وقتی نژاد این قوم را بررسی می‌کنیم باید نظری بر گردش مکانی نژاد این قوم نیز داشته باشیم؛ این قوم ابتدا در فلسطین بودند، در زمان حکومت حضرت یوسف(ع) در مصر، این خانواده یا مجموعه‌ای که برای گرفتن گندم به مصر آمده بودند توسط حضرت یوسف(ع) شناسایی می‌شوند و همة ایشان به مصر می‌آیند و در مصر می‌مانند. در مصر، ایشان، تبدیل به خاندان حکومتی می‌گردند؛ چون در مصر حضرت یوسف(ع) به حکومت می‌رسند و فرعون مصر می‌شوند. بنابراین جایگاهی در آن منطقه پیدا می‌کنند که بعداز حضرت یوسف(ع) این جایگاه را از دست می‌دهند ولی تا زمان حضرت موسی(ع) آنها همچنان ساکن در مصر باقی‌می‌مانند. حضرت موسی(ع) این مجموعه را که در آن زمان گسترش پیدا کرده بودند، به صحرای سینا منتقل می‌کنند و وقتی از صحرای سینا باز می‌گردند تا وارد فلسطین شوند، وارد فلسطین نمی‌شوند.پایة دین یهود همان دین حضرت ابراهیم(ع) و بعد حضرت اسحاق(ع) و یعقوب(ع) است. وقتی هم به مصر می‌آیند تا زمان حضرت موسی(ع) نیز همان دین را حفظ می‌کنند. حضرت موسی(ع) تعالیمی با بیان جدید، که کاملاً نسبت به قبل متفاوت بوده، به ایشان آموزش می‌دهد و تعالیم آن حضرت پایة مکتب ایشان می‌شود ولی این پایه بر اساس اعتنا و توجه به بنی‌اسرائیل نهاده شده بوده است. مثلاً خطاب «قوم برگزیده» در بیانات حضرت موسی(ع) فراوان دیده می‌شود.خطاب قوم برگزیده در آن زمان مانند خطابی است که یک فرمانده لشکر به نیروهای خود که برای انجام یک عملیات انتخاب شده‌اند، می‌کند، مثلاً در تعابیر این فرمانده می‌آید که شما برای انجام این عملیات انتخاب شده‌اید، شما انتخاب شده‌اید برای فداکاری و ... . در نتیجه، این مجموعة سپاه و لشکر به دلیل آرمانی که در مقابل ایشان ترسیم شده است و سختی‌ای که برای رسیدن به این آرمان وجود دارد دائماً مورد تعریف و تمجید قرار می‌گیرند. چون به تحمل این سختی‌ها برای رسیدن به آن آرمان تن داده‌اند. در نتیجة، وقتی از این لشکر یا مجموعه تعریف می‌شود در حقیقت از آن آرمان تمجید می‌شود؛ چرا که این ایده متمثل در این لشکر است. بنابراین اگر این لشکر از تلاش برای تحقق این آرمان خودداری کنند تمام آن تمجیدها به سرزنش تبدیل می‌شود. حضرت موسی(ع) نیز از سوی خداوند متعال برای رسیدن به آرمانی که سختی‌های زیادی در راه خود دارد مأموریت پیدا کردند و آن حضرت این آرمان را با این قوم باید به دست بیاورند. از این مجموعه می‌توان به عنوان لشکری تعبیر کرد که حضرت موسی باید آن‌ها را به یک پادگان آموزشی وسیع ببرد تا برای رسیدن به آن آرمان و انجام عملیات، آموزش ببینند. در نتیجه دائماً به ایشان گفته می‌شود که شما برگزیده شده‌اید و شما از بین ملت‌ها انتخاب شده‌اید. مسلماً این قوم هم که یک قوم دیندار و منسجم بوده‌اند، از بین مردم آن روزگار برای رسیدن به یک آرمان انتخاب شده بودند و چون انجام این آرمان را عهده‌دار شدند دائماً مورد تعریف قرار می‌گیرند که خداوند متعال از انتخاب ایشان در آن زمان به عنوان یک نعمت یاد میکند: یا بنی‌إسرائیل اذکروا نعمتی الّتی أنعمت علیکم و انّی فضلتکم علی العالمین.1 ای بنی‌اسرائیل، نعمتی را که بر شما ارزانی داشتم و شما را بر جهانیان برتری دادم، به یاد بیاورید. یعنی برتری دادم برای انجام آن آرمانی که در دنیا انتخاب کردم شما را. مانند فرمانده لشکری که می‌گوید انجام این مأموریت را از مرکز فرماندهی به لشکر ما ابلاغ کرده‌اند؛ چون ما را لایق و مناسب برای این کار دانسته‌اند، یعنی فرمانده لشکر، منتی را بر لشکر خود می‌گذارد که ما توسط قرارگاه ... انتخاب شده‌ایم. بر بنی‌اسرائیل هم منتی گذاشته می‌شود که در بین همة مردم برای انجام مأموریت الهی انتخاب شده‌اند. بنابراین چون آن آرمان و هدف، مقدس است و بنی‌اسرائیل پذیرفته‌اند که آن مأموریت را انجام دهند، بنی‌اسرائیل به وسیله آن تقدس یافته‌اند و بر همین اساس هم خداوند مانند آن قرارگاه مرکزی که وقتی مأموریت بسیار سختی را به لشکری می‌دهد، می‌گوید تمام امکانات آموزشی ما را در اختیار ایشان قرار دهید، گران‌بهاترین آموزش‌های طول تاریخ را توسط حضرت موسی(ع) در اختیار آنها قرار می‌دهد و امکانات نیز کم‌کم برایشان آماده می‌شود. قومی که به هنگام خروج از مصر هیچ امکاناتی نداشتند ـ چون در حال فرار بودند و نه می‌توانستند خیمه و ظروف و وسایلی همراه خود بیاورند و نه می‌توانستند معاشی همراه خود بیاورند ـ وقتی از آب عبور می‌کنند و در صحرای سینا ساکن می‌شوند، صنعت آنها چنان پیشرفت می‌کند که می‌توانند چیزی مثل آن گوسالة طلایی معروف را ریخته‌گری کنند.

ادامه دارد...

منابعی که ذکر میشود برای کل مطلب است که بصورت فصلی در این پست آمده است:

پی‌نوشت‌ها: 1. سورة بقره (2) آیة 40. 2. در آیات 4 تا 6 سورة اسراء در این زمینه چنین آمده است: «و در کتاب [آسمانی‌شان] به فرزندان اسرائیل خبر دادیم که: «قطعاً دوبار در زمین فساد خواهید کرد، و قطعاً به سرکشی بسیار بزرگی برخواهید خاست». پس آنگا که وعده [تحقق] نخستین آن دو فرا رسد، بندگانی از خود را که سخت نیرومندند برشما می‌گماریم، تا در میان خانه‌ها [یتان برای قتل و غارت شما] به جستجو آیند، و این تهدید تحیقی یافتنی است. پس [ازچندی] دوباره شما را بر آنان چیره می‌کنیم و شما را با اموال و پسران یاری می‌دهیم و [تعداد] نفرات شما را بیشتر می‌‌گردانیم. 3. سورة اسراء (17) آیة 5. 4. همان. 5. سورة زمر(39) آیة 3. 6. سورة مائده (5) آیة 118. ...


نظر

الهه | 9:36 صبح - پنج شنبه 89/10/30


بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر...

الهی ...

لحظات عمر را سرشار از حضور خود کن؛ آنگونه که تبلور وجودت را در لبخندی، اشک شوقی، بازی کودکی، دعای پدر و مادری نظاره کنم؛  الهی مرا آنقدر قدرت و شجاعت ده که دوست بدارم حتی کسانی را که مرا دوست ندارند و بار غم بردارم حتی از دلهایی که بر دلم غم میگذارند؛ مرا آنقدر بصیرت و بینایی ده  تا   از انجام   هر عملی که   تو را   خشنود میسازد  پشیمان نشوم؛ و بسان خورشید سخاوتمند و بی چشم داشت بر زندگی انسانها نورمحبت بتابانم و هرگز ظلمت و تاریکی زندگی کسی نگردم؛  الهی مرا لبخند کن ،مرا زندگی کن ،مرا نور کن ،مرا بنده ی خود کن،  بنده ای  رها از تمام بندها و غیرها
 الهی،  مرا توان ده در اوج خستگی لبخند بزنم؛  در عمق درد شاکر باشم ؛ در اوج خشم چشم بپوشم و آنگونه شوم که نشانی از آفرینش تو باشم؛ آن بنده ای که تو را به زیبایی و عشق آنگونه که لایق توست شکر گزارد و  سر بر آستان کبریایی تو ساید  و در برابر عظمت تو حقارت خویش را از یاد نبرد؛ و در هر عملی قبل از اقدام به یاد تو افتد و راه شادی تو را جستجو نماید ؛ و به صدق آینه دل خشنودی تو را شکر گزارد؛  الهی مرا بینایی ده تا در تمام لحظات،  غنیمت عمر را،  با تو سپری کنم و پیشرفت و تعالی و خواستهای خود را با میل و رضای تو تنظیم نمایم ؛ و هر آنچه از خیر در زندگی بسویم روی آورد  را جزء از تو  ندانم  و در برابر حکمتهای تو لب به اعتراض و چرا گویی باز نکنم...
الهی کمترین بندگانت در بندگی و عبادت و حق گزاری و شکر گزاری الطاف و موهبات توام؛ الهی مرا ببخش و توفیق بندگی ات را روزی همیشگی عمرم قرار بده و مرا به عشق خود زنده کن و بر عشق خود بمیران
 

یا ارحم الراحمین اغثنی یا رب


نظر

الهه | 3:1 عصر - سه شنبه 89/10/28


بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر...

یا حجة ابن الحسن ریشه ظلم و بکن

یا حجة ابن الحسن عجل علی ظهورک

 

به گزارش شیعه آنلاین، شیخ "محمد العریفی" چهره سرشناس وهابیت چند روز پیش در یک برنامه تلوزیونی قرآن کریم که بالاترین، مقدس ترین و عظیم ترین کتاب همه مسلمانان جهان به شمار می رود را مورد تمسخر قرار داد.

نکته قابل توجه این است که طی کمتر از یک ساعت از مورد تمسخر قرار گرفتن قرآن کریم توسط این عالم نمای وهابی، کیلیپی از سخنان تمسخر آمیز وی بر روی سایت های اینترنتی مختلف از جمله یوتیوب قرار گرفت و به سرعت در جهان منتشر شد. سایت های مختلف اینترنتی به ویژه سایت های ضد اسلامی هم این کیلیپ را بر روی صفحه اصلی خود قرار داده و آن را بهانه ای برای تمسخر مسلمانان و دین مبین اسلام قرار دادند.

این کیلیپ تمسخر آمیز با نام های مختلفی همچون "العریفی قرآن کریم را مسخره کرد"، "العریفی سوره فاتحه را تلاوت کرد" و "سوره فاتحه آخرین سوره ای است که بر العریفی نازل شد"، در اینترنت منتشر شده است.

گفتنی است پس از انتشار گسترده این کیلیپ و افزایش انتقادات و اعتراضات به این چهره سرشناس وهابی، وی با انتشار بیانیه ای این مسأله را نفی و تکذیب کرد.

قابل ذکر است "محمد العریفی" چندی پیش حضرت آیت الله سید "علی سیستانی" مرجع عالیقدر جهان تشیع را مورد اهانت قرار داده بود و پس از چند روز مجبور به عذرخواهی رسمی شد.

ناگفته نماند، "محمد العریفی" از چهره های وهابی بوده که با حضور در مناطق جنوبی عربستان سعودی که هم مرز با یمن است، با سربازان ارتش سعودی که در کشتار شیعیان الحوثی در شمال یمن شرکت داشتند، دیدار و گفتگو کرده و با ایراد سخنرانی های دینی، به اصطلاح آنان را از نظر روحی برای کشتار این شیعیان آماده می کرد.

این عکس مربوط به زمان حضور "العریفی" در میان سربازان ارتش عربستان در جنوب این کشور است.


نظر

الهه | 2:53 عصر - سه شنبه 89/10/28


بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر...

اللهم الرزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک مع الاخلاص و عمل الصالح

بحق الحسین الشهید علیه السلام یا رب العالمین

 

از خون جوانان این سرزمین ، ما به ایرانی اسلامی رسیدیم

کاش قدرت را میدانستیم ای وطن ...


نظر

الهه | 2:46 عصر - سه شنبه 89/10/28


<      1   2